طواف گرداگرد قلب جهان
به گزارش علم عدل، تاخیر پروازها، بازرسی پی در پی بدنی، پاسپورت و چمدان، گرمای هوا و... هیچ كدام ذره ای از ذوق حجاجی كه یا قریب به 15 سال در نوبت و انتظار بوده اند و یا قریب به 40 - 50 میلیون تومان هزینه كرده اند تا راهی حرم امن الهی شوند؛ كم نكرده است.
با ذوق وشوقی وصف ناشدنی سوار بر اتوبوس های مرسدس بنز سعودی می شوند و پیش به سمت مسجد جحفه برای محرم شدن. اندك چرتی در اتوبوس وضوها را باطل كرده و همه در دلشان امیدوارند كه در این مسجد بتوانند غسل زیارت كنند. به بركت تعداد زیاد حمام ها و توالت ها و برنامه ریزی نسبتاً خوب سازمان حج و زیارت، همه هرچند سخت و با وسواس اما موفق به غسل به نیت «حج عمره تمتع فی حجته الاسلام» می شوند. ساعتی بعد بانگ «لبیك، لبیك؛ الهم لبیك» بلند می شود، هر كاروان به دنبال كاروان دیگر. فریاد اجابت بندگان است كه به سمت آسمان می رود و چشمان امیدوارشان به آبی بیكران این خطه بهشتی است كه اجابت دعوت حق از جانب پرودرگار خالق بی همتا پذیرفته شود. اشك ها روان است و هق هق برخی شنیده می شود و برخی بغض هایشان را در گلو خفه كرده اند، شاید از ترس شنیده شدن صدایشان از جانب نامحرم. بعد از نماز مغرب و عشا، زوار خانه خدا بار دیگر سوار بر اتوبوس راهی مكه می شوند. راه دو ساعت و نیمه با محدودیت های ترافیكی و انواع و اقسام شیفت بندی كاروان ها و اتوبوس ها، چهار ساعتی طول می كشد، تقریباً نیمه جان به هتل ها می رسند اما باز هم خستگی مانع اشتیقاقشان به رویت كعبه عشق نمی گردد. اصرار مدیران كاروان ها به استراحت اعضا و ادامه اعمال در بامداد روز بعد، بعضاً كارگیر نمی گردد و یواشكی و به دور از چشم معین ها و معاون ها خودشان را به بیت ا... الحرام می رسانند. چه نیمه شب رفته باشند و چه سر بامداد بعد از اقامه نماز، به محض ورود به حریم حرم امن الهی در می یابند كه تنها یك قطره اند در اقیانوس اشرف مخلوقات الهی. قطره قطره از گوشه و كنار جهان جمع شده اند تا گرداگرد كعبه عشق و صفا طواف كنند. اغلب صورت ها به پهنایشان غرق اشكند. آن همه اشتیاق به گام های سستی بدل شده كه ناباورانه به سمت معبود می رود و در اذهانشان نمی گنجد كه در دامن گسترانده شده خداوندگار به سمت آغوشش رهسپارند. هركسی ذكر می گوید و آرام اشك می ریزد و یكباره چند قدم جلوتر، بندگانی به سجده می افتند. الله اكبر، الله اكبر، گوشه ای از خانه خداست كه نمایان شده، بی اراده به زمین می افتند و اشك می ریزند. آن همه جبروت الهی یكباره در مكعبی خلاصه می شود كه چنان آهن ربایی همه دل ها را ربوده. زبان ها بند آمده و اشك ها مانع از آن است كه بتوان سطور كتب ادعیه را خواند. شانه به شانه دیگر زوار به مقام ابراهیم نزدیك می شوند، مجذوب كعبه عشق اند و دل به خدا داده، بسم الله و الله اكبر گویان طواف را آغاز می كنند. هرچه خوانده باشی و از بر كرده باشی، در این خوان گسترده از ذهنت پریده است. ازدحام جمعیت میلیونی در طواف هم كمتر مجال می دهد كه كتب ادعیه را بالا آورده و بخوانند. اینجاست كه هر كسی ذكری می گوید و هرچه در دل دارد برون می ریزد. «لاالله الی اللهٰ»، «الله اكبر»، «الهی العفو».... و یكباره صدایی می گوید «الغوث الغوث»، «اهدناصراط المستقیم» و... برخی كاروان ها ذكرهای گروهی سر می دهند «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»، «سبحان الله والحمد لله، ولا إله إلا الله، والله أكبر» و..... گاهی با آنها هم نوا می شوند، گاهی درحیرت خدایی خدا غرق شده و سكوت اختیار می كنند، گاهی حاجاتشان و التماس دعاهایی كه با خود آورده اند را مرور می كنند و.... هفت دور طواف كه تمام می شود، در مقام ابراهیم نماز را به جا آورده و راهی «سعی میان صفا و مروه» می شوند و چه صفایی دارد همراهی و همدلی با هاجر. زنی از پست ترین طبقه اجتماعی زمانه خود كه در جوار خانه خدا به خاك سپرده شده و اولین زنی است كه چنین ارج و قربی یافته. دومینش «فاطمه بنت اسد» بود كه دیوار كعبه به رویش گشوده شد تا پسر نازنینش «علی بن ابی طالب» را در خانه خدا به دنیا بیاورد. اما این جماعت دختركش، هنوز هم به زنان اجازه نماز جماعت تا دورترین شعاع نمازگران در اطراف كعبه را نمی دهند.
آخرین ركن حجٰ «تقصیر» است. بعد از آنكه به یاد بی قراری هاجرٰ هفت بار تلاش صفا و مروه را قدم برداشته و هروله كنان گام های آخر را در مروه به پایان می برند، نوبت كوتاه كردن مو و ناخن می شود. به نشانه خروج از احرام، اصلاح سر و صورت و بازگشت به خویشتن خویش و ضمیر خاكی انسان. تقبل الله.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب