۴ فصل طوفانی احمدی نژاد، بمب ساعتی به شمارش افتاد
علم عدل ۴ فصل طوفانی احمدی نژاد، بمب ساعتی به شمارش افتاد
رضوانه رضایی پور: بمب ساعتی رییس جمهور سابق با خبر سفارش رهبری انقلاب به او برای عدم حضور در انتخابات ریاست جمهوری، به شمارش معكوس افتاد. از آن زمان به بعد همه منتظر بودند تا ببینند آنچه كه تابحال در مورد عدم ولایتمداری محمود احمدی نژاد مطرح می گردد درست است یا نه؟ آیا محمود احمدی نژاد در تبعیت از فرمان رهبری به هیچ عنوان خویش را آماده رقابت سیاسی نمی كند؟ اما بهار 96 و آغاز ثبت نام كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، محمود احمدی نژاد با یارانش راهی میدان فاطمی شدند تا همه را مات و مبهوت تصمیم سازی خود سازند. وی در معیت بقایی و مشایی وارد ستاد انتخابات وزارت كشور شد و شناسنامه اش را از جیب بغل كت خود درآورد تا برای سومین بار سودای ریاست جمهوری اش را اعلام نماید و حریف بطلبد. بهار 96؛ رد صلاحیت احمدی نژاد و بقایی و آغاز دوران سركشی
احمدی نژاد بهار 96 را می خواست با حضورش در انتخابات آغاز كند. وی در حالی به همراه بقایی اعلام كاندیداتوری كرد، كه بعد از سفارش رهبری به عدم كاندیداتوری اش در انتخابات در نامه ای خطاب به ایشان عنوان كرده بود: «ضمن تشكر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری (95)، به استحضار می رسانم كه در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.» با این حال احمدی نژاد خلف وعده كرد و خویش را آماده رقابت سیاسی ساخت و همین اقدام سیلی از انتقادات را به سمت او روانه كرد. اقدامی كه اطراف او را خالی تر از قبل كرد و طیف همراهان و هوادارانش را با ریزشی دیگربار همراه ساخت. حتی افرادی مانند مهدی كوچك زاده كه همواره سنگ او را به سینه می زدند وقتی در برابر این سركشی رییس دولت های نهم و دهم قرار گرفتند كه هیچ رنگی و بویی از ولایتمداری نداشت، سكوت را جایز ندانستند و این اقدام او را تقبیح كردند. البته او برای این اقدامش عذر آورد و آن را همراهی با حمید بقایی است: «مقام معظم رهبری به من سفارش كردند كه در انتخابات بعنوان كاندیدا شركت نكنم، من به قول اخلاقی ام پایبندم و حضور و ثبت نام در انتخابات صرفاً برای پشتیبانی از برادر عزیزم آقای بقایی است». با این حال، شورای نگهبان در احراز صلاحیت های كاندیداهای ریاست جمهوری نام احمدی نژاد و بقایی را از لیست نامزدها حذف نمود تا همین اتفاق آغازی برای كلی خوردن سایر پروژه های وی باشد. هرچند او و بقایی در بیانیه ای اعلام نمودند در این انتخابات از هیچ نامزدی حمایت نمی كنند اما نوشتن نام احمدی نژاد بر روی برگه رای حمید بقایی و نشان دادن آن به دوربین ها بخوبی گواه این بود كه در ایام آینده باید به استقبال اتفاقات دیگری رفت. تابستان 96؛ تخلفات بقایی و آماده سازی محفل انتقاد از دستگاه قضا
تابستان 96 هم برای محمود احمدی نژاد با قصه ای پر غصه شروع شد. او بعد از ناكامی در انتخابات ریاست جمهوری، در 18 تیرماه با بازداشت یار همیشگی اش روبه رو شد تا پروژه ای جدیدی را مدیریت كند. حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد در دولت دهم، به علت آنچه «تصرف غیرمجاز، اختلاس و تبانی در معاملات دولتی» از جانب مسئولان قضایی اعلام گردید بازداشت و با وثیقه 50 میلیاردی مواجه گردید. او كه قادر به تامین این میزان وثیقه نبود با حضور در اوین اعتصاب غذای خویش را آغاز كرد تا بعد از چند روز به علت وخامت حال، راهی بیمارستان شود. محمود احمدی نژاد در پشتیبانی از او عزم بیمارستان كرد و البته از ورودش ممانعت به عمل آمد تا در دفتر خود پذیرای حمید بقایی بعد از آزادی از زندان باشد. او اینبار برای آزادی رفیق چندین ساله اش آذین بندی كرد و با قربانی كردن گوسفند محفل را برای انتقادات تند و تیز او و اسفندیار رحیم مشایی از دستگاه قضایی مهیا ساخت. در همان محفل بود كه بقایی باز هم توهین هایی نثار قوه قضاییه كرد و با كف و سوت حلقه چند نفره استقبال كنندگانش مواجه گردید. اما اتفاق دیگری هم در تابستان این سال برای احمدی نژاد رخ داد. فیاض شجاعی دادستان دیوان محاسبات در گفت وگو با روزنامه اعتماد برای نخستین بار از احكام صادره برای رییس جمهور سابق گفت و اعلام نمود: «هفت حكم قطعی قضایی ضد محمود احمدی نژاد، صادر شده كه همگی در حال اجرا هستند. بر این اساس، از مجموع این هفت پرونده، ۵ پرونده نفتی و ۲ پرونده غیرنفتی است كه به مجلس هم اعلام شده است.» پاییز 96 با طعم بست نشینی و افشاگری
جلسات رسیدگی به اتهامات حمید بقایی در بیست و پنجمین روز از مهرماه سال 96 شروع شد. بقایی در اعتراض به برگزاری دادگاه بصورت غیرعلنی ترجیح را بر عدم شركت در آن دانست و بعد از چند بار نامه نگاری و درخواست برگزاری آن بصورت علنی، تصمیم جدیدی را با محوریت محمود احمدی نژاد اتخاذ نمود. بقایی به همراه علی اكبر جوانفكر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد و حبیب الله جز خراسانی كه ذی حسابی نهاد ریاست جمهوری را برعهده داشت با بدرقه رییس دولت های نهم و دهم راهی شهر ری شد. تصاویر و فیلم هایی از خداحافظی این سه نفر با احمدی نژاد پیش از حركت به سمت حرم شاه عبدالعظیم(ع)، از سوی كانال دولت بهار منتشر گردید. احمدی نژاد كه در این بست نشینی نقش اصلی را ایفا می كرد، به همراه رحیم مشایی دوبار به دیدار یاران بست نشینش رفت تا نشان دهد كه آنان را همچنان زیر پر و بال خود گرفته است. اما اقدام جنجالی دیگر محمود احمدی نژاد در پاسخ به آملی لاریجانی رییس دستگاه قضا در آخرین روز پاییز همین سال انجام شد. وی در پیامی ویدئویی با بیان ضرب العجل 48 ساعته به آملی لاریجانی، اعلام نمود تا اسناد مربوط به محكومیت خودش و همكارانش را در حمایت از بابك زنجانی منتشر كند و در غیر این صورت در مورد عملكرد هشت ساله رییس دستگاه قضا افشاگری خواهد نمود. اما آنچه كه بعد از به انتها رسیدن این ضرب العجل رخ داد، رنگی از افشاگری نداشت و احمدی نژاد تنها به همان صحبت های همیشگی اش اتكا كرد. زمستان 96 و بازداشت همزمان بقایی و مشایی
ضرب المثل سالی كه نكوست از بهارش پیداست برای محمود احمدی نژاد خیلی خوب معنا پیدا كرد. او آغاز سال 96 را با رد صلاحیت خود و حمید بقایی آغاز كرد و این سال را با بازداشت بقایی و مشایی به آخر رساند. بقایی بعد از تأیید حكم دادگاه بدوی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران و قطعیت آن و ابلاغ حكم صادره، روز سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ جهت اجرای حكم صادره همچون ۱۵ سال حبس و چهل و سه میلیارد تومان جزای نقدی به زندان معرفی گردید. اسفندیار رحیم مشایی هم تنها چند روز بعد از اجرای حكم حبس بقایی روانه زندان شد. او از آن روز كه در اعتراض به اجرای حكم بقایی جلوی سفارت انگلستان در تهران حضور یافت و حكم حبس 15 ساله او را در یك اقدام اعتراضی به آتش كشید، همچنان در زندان سپری می كند. در روز 26 اسفندماه وكیل مشایی در گفت و گو با رسانه ها اظهار داشت: موكلم به دلیل آتش زدن حكم صادره برای آقای بقایی در مقابل سفارت انگلستان، توسط مأموران امنیتی و در مقابل منزلش بازداشت شد. نامه های سرگشاده به رهبری و درخواست های عجیب و غریب
سال 96 برای رییس جمهور سابق سال نامه نگاری هم بود. محمود احمدی نژاد بعد از آنكه نامه های سرگشاده خویش را خطاب به ملت ایران می نوشت اینبار تصمیم به تغییر مخاطب خویش را گرفت. اولین نامه سرگشاده او به رهبری انقلاب در همان روزهای پیش از آغاز بست نشینی نگارش شد. احمدی نژاد در این نامه بلند بالا باز هم كینه خود از برادران لاریجانی بخصوص رییس قوه قضاییه را نمایان كرد و اظهار داشت: «امروز متاسفانه عده ای اقلیت محض، به هر ترتیب ممكن، خویش را حق مطلق، مالك و صاحب انحصاری كشور و انقلاب و ارباب مردم و دارای حق قطعی حاكمیت دانسته و توده های مردم را رعیت می پندارند و اصرار دارند كه اراده، فهم و نظر آنان ولو ضد نظر عمومی و منافع ملی به هر شكل ممكن و حتی با اعمال زور و فشار به اجرا در آید. به بهانه های مختلف و با برخوردهای خشن، راه بر هر نوع نقد و اعتراض و آزادی بیان بسته شده و گروهی اندك و چند خانواده مشخص تلاش دارند تا قدرت و مناصب اصلی برآمده از انقلابِ ملت را به صورت انحصاری در خدمت خود و تثبیت حاكمیت جناح ها و باندهای ثروت و قدرت به كار گیرند.» او كه خویش را زبان ملت ایران می داند در نامه ای دیگر خطاب به رهبری انقلاب در 30 بهمن ماه 96 نه تنها عداوت خویش را با دستگاه قضا برای چندمین بار به نمایش گذاشت بلكه سایر قوا و نهادهای حاكم در ایران را هم مورد عنایت قرار داد و خواسته های عجیب و غریبی را مطرح كرد. وی در اولین پیشنهاد خود اظهار داشت: « برگزاری فوری و آزاد انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، البته بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی و آزاد گذاردن مردم برای انتخاب، یك لزوم فوری است.» وی در دومین پیشنهاد خود در این نامه عنوان كرد: «خواستار تغییر فوری رئیس قوه قضاییه شد و در ادامه خواستار انتصاب فردی با خصوصیت های مندرج در قانون اساسی و همینطور تعیین و معرفی مرجع مستقل و مورد قبول مردم برای رسیدگی به شكایات مردم از این دستگاه و احقاق حقوق و اعاده حیثیت از مظلومین شد.» نامه سوم احمدی نژاد به رهبری انقلاب اما به موضوعات اقتصادی و فرهنگی اختصاص داشت كه در یك هفته مانده به آخر سال 96 از جانب كانال تلگرامی دولت بهار منتشر گردید. احمدی نژاد در این نامه موارد زیادی را برای اصلاح امور كشور در زمینه های اقتصادی و فرهنگی عنوان نمود. آنچه كه در اقدامات محمود احمدی نژاد مشهود است، حمایت بی چون و چرای او از حلقه اطرافیانش است. او كه در دوران ریاست جمهوری اش هم اطرافیانش را خط قرمز خود كرده بود پس از خروج از پاستور هم در پشتیبانی از آنها كم نگذاشت. حمایتی كه برخی آن را سحر، برخی ولایت گریزی و برخی دیگر آن را فتنه احمدی نژاد می نامند. 29215
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب