تمدن اسلامی از واقعیت تا آرزو

تمدن اسلامی از واقعیت تا آرزو علم عدل: اینكه هم اكنون، تعداد زیادی از پژوهشگر و استاد در مراكز پژوهشی قم و تهران و مشهد، به فكر كردن در باره رابطه انقلاب و تمدن می پردازند، از این نظر كه به تفكر می پردازند، امر مطلوبی است؛


اما مسأله این است كه آنان از وضع و قصد خود آگاه باشند، اینكه می خواهند اصول دلبخواه و مورد رضایت امروزین خودرا بعنوان تمدن ثابت كنند، یا آنكه در صدد شناخت تاریخ گذشته و تنظیم آن معلومات و كشفیات، برای شكل دهی به تمدن امروزی هستند. این دو با هم فرق دارد.

از ادبیات مشترك این افراد، مفاهیمی كه در بحث استفاده می نمایند، و نیز سامانه های ذهنی كه ایجاد می كنند، می توان حدس زد كه آنها بیشتر در اندیشه اثبات آمال و آرزوهای مطابق اصولی هستند كه در این زمانه آنها را درست می دانند، در حالیكه، خیلی از آنچه بعنوان حقایق لازم التحقق از آنها یاد می كنند، مسائلی است كه اكثریت جامعه روحانیت و یا جامعه متدینین، مثلاً صد سال یا دویست سال قبل، حتی یك درصد هم به این اصول نگاه مثبت نداشت. بعضی از آنها، هنوز هم همین طور است. ولی در امروزه، اینان در صدد اثبات آن مفاهیم بعنوان اصول تمدن اسلامی هستند، و تصویری ارائه می دهند كه گویی اینها اصول درستی است كه از قدیم هم مورد قبول همه بوده است. در موارد مشابه هم همین طور است. مثلاً اگر در یك مساله فقهی، نگاه تازه ای باشد، همواره تلاش می شود تا ثابت شود، از قدیم الایام همین نظر بوده و گویی مخالفان در این مسأله استثناءهای غیر قابل ذكر هستند.

درباره شناخت تمدن گذشته هم، جنبه هایی كه بعنوان وجه مطلوب و مثبت پذیرفته شده، اغلب با تحریف تاریخ همراه بوده و نوعی اقتباس مشكوك و متزلزل از تاریخ است. در این موارد، با دگرگون كردن مواد تاریخ، تحلیل جهت دار آنها و ارائه دیدگاه هایی كه متناسب با گفتمان های جاری است، اهتمام می شود تصویری دلبخواه از آنها بدست داده شود. فرض كنید امروز در دنیا، دمكراسی، انسانگرایی، حقوق زن یا كودك یا جز آن و حتی مسأله ای مانند حقوق حیوانات مهم می باشد. تلاش این است تا نشان داده شود همه اینها، در دل فرهنگ و تمدن ما، اصولی پذیرفته شده بوده است.

البته نظریه پرداز های تمدن اسلامی، دو گروه محافظه كار و لیبرال هستند. برای مثال جانبداران لیبرالیسم در این زمینه، فعالیت می نمایند تا از قرن چهارم نمونه هایی از تكثر عرضه كنند و نشان دهند كه اینها همان چیزی است كه در یك تمدن درست به دنبال آن هستند. آنها در همین زمینه، هر آنچه را از تاریخ قبول ندارند، به بنی امیه و بنی عباس و امیران فاسد نسبت می دهند. حتی از علمایی كه مثلاً آن تكثر را قبول ندارند، بعنوان كسانی یاد می كنند كه همراه حكومت های فاسد بوده اند. در واقع، آنها مطلقاً عملكرد هزار و سیصد ساله خلافت را، وقتی از نظرشان منفی است، جزو تمدن اسلامی نمی دانند، و كل تمدن اسلامی مقبولشان را در همان چند برخوردی كه به دید آنان مثبت است، و مثلاً یك حاكم در فلان شهر مثلاً عضد الدوله انجام داده، خلاصه می كنند. در واقع، بیشتر تلاش هایی كه در باره تعریف تمدن اسلامی صورت می گیرد، بسیار بسیار بیشتر از آنكه بیان درست اتفاقات گذشته و یك تفسیر درست و كامل و شامل تاریخی باشد، نوعی تاریخسازی، و نتیجه احساسات و عقلانیتی است كه امروزه بعنوان گفتمان غالب در بین یك جمع معدود اما متمركز در یك جغرافیا وجود دارد.

این امر فی حد نفسه اشكالی ندارد، مشروط بر اینكه آنان كه این اقدامات را انجام می دهند بدانند چه می كنند. اشكال در این است كه این دوستان، تصور كنند این شبه كشفیات، امور تاریخی و واقعیت های موجود در گذشته این امت است و با چند ارجاع به چند به منبع تاریخی، ثابت می شود. و اما بدانند كه بیشتر از كشف گذشته، در حال ساختن یك بنای تازه هستند، و البته مخاطبان آنها هم این را دریافته باشند، كار آسان تر خواهد بود. نمی گردد ذهن جامعه و خودشان، هم تصور كند كه در حال بازسازی گذشته است، و هم آماده باشد تا بدون مشكل و بی دردسر و گرفتاری در گذشته گرایی، یك ساختار نوین برای وضعیت موجود جامعه و اصلاح آن عرضه كنند. در واقع، یك مشكل تحریف تاریخ است و مشكل دیگر ساختن یك دنیای نوین. حتی نیاز دارد تا ما ذهن های آزادتری داشته و در قالب ارزشهای كلی مقبول در جامعه و جهان، به طراحی بپردازیم.

* انتشار یافته در كانال تلگرام نویسنده


منبع:

1398/04/10
20:13:52
5.0 / 5
4754
تگهای خبر: اسلامی , ثبت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
حقوق و وكالت، مشاوره حقوقی آنلاین و خدمات وكالتی
alameadl.ir - حقوق مادی و معنوی سایت علم عدل محفوظ است

علم عدل - وکالت و حقوق علم عدل

حقوق و وکالت